بهترین دیالوگهای گندالف در Hobbit و The Lord of the Rings – موبوگیم
در میان تمام آثار فانتزی، مجموعهی The Lord of the Rings دارای بهترین دیالوگها است. این مجموعه به قدری جذاب و خوشساخت بود که حتی پس از این همه سال تماشای آن لذتبخش است و مجموعهی دیگری نتوانسته به موفقیت آن دست پیدا کنند. بسیاری از این دیالوگها، توسط جادوگر دوستداشتنی این مجموعه یعنی گندالف گفته میشود، جادوگر دانایی که به شخصیتهای دیگر این مجموعه کمک میکند و در مواقع بحرانی نجاتشان میدهد.
پس با این وجود، سخت است که بهترین دیالوگهای گندالف را در هر فیلم انتخاب کنیم، چرا که او دیالوگهای بسیار خوب زیادی دارد. در ادامه بهترین دیالوگهای گندالف در سری The Lord of the Rings و Hobbit را خواهید خواند.
۶- «به پیش شما بازگشتهام، در زمانی که اوضاع دارد تغییر میکند.» – در فیلم The Lord of the Rings: The Two Towers

پس از پیوستن به آراگورن، لگولاس و گیملی، گندالف این دیالوگ را میگوید. در این جا گندالف عبارت «at the turn of the tide» را استفاده میکند و به معنی زمانی است که اوضاع تغییر کرده است؛ در اصل در این زمان امید به شکست سائورون بسیار افزایش یافته است. در اصل، گندالف خاکستری پس از مبارزه با بالروگ کشته شد و به لطف ارو ایلوواتار، خدای تمام آردا (نام جهانی که این مجموعه در آن جریان دارد)، به عنوان گندالف سفید دوباره زنده میشود. در حالت جدید خود، گندالف جادو و دانش بیشتری دارد و میتواند مسیر پیروزی را ببیند، تنها باید دوستان خود را تا پیروزی راهنمایی کند.
بازگشت گندالف و سخنان او نشان میدهد که واقعا زمانِ دگرگونی فرا رسیده است. در حالیکه سائورون فرصت یافته تا نیروهایش را تقویت کند، گندالف میداند که با آگاهتر شدن جهانیان از نیرنگها و دسیسههای او، قهرمانان سرزمین میانه بالاخره متحد خواهند شد تا برای همیشه شکستش دهند. سواران روهان موفق شدند محاصرهی هلمز دیپ را بشکنند و همچنین فرودو و سم با وجود همهی موانع، توانستند خود را به موردور برسانند.
۵- «ما کور بودیم راداگاست و در کوری ما، دشمن بازگشت.» – در فیلم The Hobbit: The Desolation of Smaug

گندالف این دیالوگ را زمانی میگوید که متوجه میشود نازگول بار دیگر در سرزمین پرسه میزنند. گندالف در ابتدا تصور میکند که تهدید اصلی نکرومنسر مرموزی است که او دربارهی تحقیق میکند، اما سپس متوجه میشود که خطر بزرگتری آنها را تهدید میکند؛ سائورئن بازگشته و در حال جمع کردن نیرو است.
در صلحی که پس از شکست نخست سائورون سپری شده بود، آنها هرگز به این فکر نکرده بودند که روزی او بازخواهد گشت تا بار دیگر برای قدرت تلاش کند. در نتیجه، اکنون سائورون از آنها جلوتر است. چیزی که در این لحظه واقعا نگرانکننده است، حالت درمانده و نگران گندالف است. او میداند اتفاقات وحشتناکی رخ خواهد داد و جنگی به زودی سرزمین میانه را فرا خواهد گرفت.
۴- «شما آدم بسیار خوبی هستید آقای بگینز، از شما خوشم میآید. اما شما فقط فردی کوچک در دنیایی پهناور هستید.» – در فیلم The Hobbit: The Battle of the Five Armies

پس از سفری طولانی به شایر، گندالف به بیلبو گفت که از حلقهی جادوییای که او در طول ماجراجوییشان به دست آورده، باخبر است. هرچند گندالف هنوز نمیدانست که بیلبو چه حلقهای را به دست آورده، اما در مورد خطرات استفاده از چنین اشیای جادویی هشدار داد. در این نقطه، بیلبو کمکم تحت تاثیر حلقه قرار گرفته بود و سعی کرد شک گندالف را منحرف کند و به او گفت که چیز مهمی نیست. گندالف نیز در جواب این دیالوگ را گفت.
این جمله یادآوری این حقیقت است که با وجود تمام آنچه بیلبو در سفرش با گروه تورین دیده و تجربه کرده، اما هنوز دنیا بخشهای ناشناخته و عظیمی دارد که او حتی نمیتواند تصورشان کند. تلاش برای فریب جادوگری همچون گندالف، فقط اتلاف وقت است. با این حال، گندالف این کلمات را با خردمندی به بیلبو هشدار داد که مراقب باشد، چرا که چیزهای بدتری در دنیا وجود دارند که او هنز آنها را ندیده است.
۳- «در نهایت در کرانههای دریا، پایان یاران حلقه فرا رسیده است.» – در فیلم The Lord of the Rings: The Return of the King

پس از ماجراجوییهای طولانی و خطرناک، گندالف رسما پایان ماموریت یاران حلقه را اعلام کرد، نه به این دلیل که دیگر تیم نیستند، بلکه به این دلیل که به هدف مشترکشان رسیده بودند. سائورون شکست خورد و صلح به سرزمین میانه آمده بود. گندالف نیز بیلبو را با خود به سرزمینهای جاودان برد، جایی که او شاید بتواند کمکم از زخمها و آسیبهای روحیای که به او متحمل شده بود، التیام یابد.
کسانی که سهگانهی هابیت را تماشا کردهاند، میتوانند متوجه عمق و اهمیت این سکانس باشند. گندالف در این مدت مسیر طولانیای را پیموده بود، یک قرن ماجراجویی، نبرد، و مبارزه، همگی در این جمله خلاصه میشوند؛ جملهای که نشان میدهد گندالف وظیفهاش را نسبت به جهان انجام داده و اکنون، وظیفهاش را در قبال دوستانش به پایان میرساند.
۲- «دنبال کسی میگردم که یک ماجراجویی رو باهاش شریک بشم.» – در فیلم The Hobbit: An Unexpected Journey

در این صحنه گندالف بیلبو را ترغیب میکند تا وارد ماجراجویی شود، ماجراجوییای که زندگی او را به طور کل تغییر میدهد. این گفتوگو نه تنها جرقهای برای آغاز داستان است، بلکه در بسیاری از جنبهها، جوهرهی کل مجموعه را نیز در خود جای داده است، چرا که به نوعی همه چیز از این نقطه آغاز میشود.
گندالف بهطور عمدی بهدنبال بیلبو رفت، چون باور داشت که او مهارتهای لازم برای انجام این ماموریت را دارد. او باور داشت که ویژگی مقاوم و استواری هابیتها در این ماموریت مورد نیاز خواهد بود. بیلبو نیز در ابتدا تمایلی به این ماجراجویی نداشت، اما در نهایت با گندالف و تورین همراه شد. این لحظه، بهزیبایی جوهرهی اصلی سری را به تصویر میکشد، اینکه حتی کوچکترین افراد نیز میتوانند کارهایی بزرگ و سرنوشتساز انجام دهند.
۱- «تو گذر نخواهی کرد!» – در فیلم The Lord of the Rings: The Fellowship of the Ring

همان طور که انتظار میرفت، این دیالوگ در جایگاه اول قرار دارد که به احتمال زیاد آن را به یاد داشتید، دیالوگی که گندالف در نبرد حماسیاش با بالروگ میگوید و کمی بعد خودش را برای نجات دوستانش فدا میکند. این، فداکاریای بود که او انجام داد تا برای دوستانش و آخرین امید سرزمین میانه، زمانی بخرد تا از موریا جان سالم به در ببرند.
چهار کلمهی ساده که ایستادگی گندالف را نشان میداد. گندالف خطری را دید که میتوانست امید سرزمین میانه را از بین ببرد، پس تصمیم گرفت در برابر آن بایستد. درست است که بهای این ایستادگی جان او بود، اما در ازای آن برای نجات دوستانش زمان خرید. در این لحظه، گندالف تمام چیزی بود که یک جادوگر باید باشد؛ قدرتمند و مصمم.
منبع: CBR

منبع: gamefa.com