سرانجام ، من “خرس” را به دست آوردم تا قبل از فصل چهارم به دست بیاورم – و تلویزیون آنچه را که تماشا کردم تغییر داد
در دنیای سریع جریان ، آخرین نسخه ها تمایل به کانون توجه دارند. بهترین خدمات پخش مانند Max ، Netflix و Disney دائماً آخرین نمایش ها و فیلم های خود را برجسته می کنند.
با این حال ، این کار ضبط تمام برنامه های تلویزیونی را که باید تماشا شود ، دشوار می کند اگر شما بیش از حد (گناهکار) نیستید یا اگر تمایل دارید بیش از حد جهانی باشید (همچنین گناهکار هستید).
ثانیا ، ممکن است بسیار طعنه آمیز به نظر برسد (آه ، من هم می توانم مقصر باشم) ، اما در اینجا افراد در نزدیکی شیکاگو ، مردم ، مردم عبادت “خرس”. آنها در مورد این سکوت نخواهند کرد.
حمله پیشنهادات “خرس” با فصل اول آغاز شد ، که حاوی یک فریاد یک خط درباره راکفورد است که هفته ها گفتگوی شهر بود. کاش اغراق آمیز بودم.
از شنیدن چقدر کم من خسته شده ام باید برای تماشای “خرس” ، سرانجام در ابتدای ماه نشستم تا سریال های کمدی برنده جایزه امی هولو را کنترل کنم. نمایش برتر “خرس” فصل 4 در تاریخ 25 ژوئن ، من شک کردم که می توانم به موقع بدست آورم. و من اشتباه کردم
ظاهراً تماشای برنامه من و برنامه خواب من از من متنفر است.
من به طور جدی دست کم گرفتم که چقدر “خرس” خواهد بود. شنیدن سزاوار بود. در قسمت اول ، تقریباً در چند هفته کوتاه سه فصل را بلعیدم و به نیمکت خود چسباندم.
قبلاً بیش از ناظران که سر شما را تکان می دهند تجربه کرده اند-این یک حلزون باید سرعت باشد اما همانطور که گفتم ، من تمایل به تماشای نمایش ها بیش از حد ندارم. هر چند وقت یکبار ، کسی مانند “yellowjackets” قلاب های خود را به من می برد ، اما فکر می کردم این یک استثناء است نه یک قاعده.
بعد از دو یا سه فصل ، توجه من تمایل به پاهای در حال مرگ دارد. در ضمن ، پاهای واقعی من خارش دارند که بعد از نشستن بیش از حد طولانی از خواب برخیزم و کار دیگری انجام دهم. من سریال وظیفه را ترجیح می دهم ، به طور منظم استراحت می کنم تا آنچه اتفاق افتاده را منعکس کنم ، با انتخاب شخصیت ها بنشینم و از سرعت پیشرفت یا مضامین فراگیر قدردانی می کنم. حتی آبدار ترین صخره ها ، هنگامی که من از تماشای تلویزیون برای روز خسته ام ، به ندرت کافی است که مرا متقاعد کنم که به “بخش بعدی” برخورد کنم.
اما “خرس” مرا تیک زد.
بلعیدن “خرس” سخت است
احساس می کردم تقریباً برای “خرس” آماده شده ام زیرا فکر می کردم به سرعت حرکت کنم. بین طول بخش کوتاه (30 دقیقه نیش) و نحوه بازی هر اقساط مانند یک بازی مرحله ای کافی ، وقتی وام ها می چرخید ، خودم گرسنه تر شدم.
“خرس” در شیکاگو داستان Carmy (جرمی آلن وایت) ، یک سرآشپز خوب آشپزی را که برای نجات رستوران گله برادر درگذشت ، به خانه باز می گردد. Carmy Beef ، او و برادرش همیشه آرزو داشتند که رستوران ، ارتفاعات سرگیجه و سقط جنین های زیاد را داشته باشند و برای تماشای ظهور جذاب هستند.
بخشی از این سس پنهان نحوه اضافه کردن مواد جدید برای بازی در هر بخش است. اصلاحاتی که انگیزه ها و مبارزات هر شخصیت را روشن می کند. دعواهای انفجاری (و الف سهم این بیشتر از شخصیت ها را نشان می دهد. یا لحظات کوچکی که در تحقق دلهره آور شرکت می کنند ، سپس چند قسمت ، حتی فصول.
من از چنین وضعیت فرقه ای از “خرس” با تصویر خام و هرج و مرج از پویایی خانواده و غذاهای دفع دهان تعجب نکردم. منبع درگیری مداوم من را هر از گاهی تهدید می کرد ، اما یک بخش آرام تر و بازتابی تر باعث تنظیم مجدد پالت من می شود. به خصوص من از “فردا” به نام “فردا” لذت بردم ، که به طور کامل مجموعه ای از فلاش بک های متفکر و مخرب فصل 3 را ایجاد می کند.
یک نمایش همیشه عاشق شخصیتی است که در ابتدا از آن بیزار هستم و یکی از کتاب های تاریخچه تاریخچه Ebon Moss-Bachrach است. این از یک کثیفی کامل به یک گه می رود که ارزش تشویق را دارد. تحت شجاع و انفجارها ، او در دنیای غم انگیز ، ناامن و در حال توسعه بدون او کار می کند. یکی از لحظات مورد علاقه من در این نمایش این بود که ببینیم “داستان عاشقانه” تیلور سویفت “داستان عشق” را در ماشین ضبط کرد پس از آمدن او در فصل دوم.
اگرچه واقعاً یک قانون جهانی در مورد نحوه تماشای برنامه های تلویزیونی نیست ، “خرس” باعث شده است که موضع خود را در مورد نظارت بیش از حد بررسی کنم. به همان اندازه که من ترجیح می دهم داستانهایی را برای نفس کشیدن بین قسمت ها ارائه دهم ، نمی توانم انکار کنم که “خرس” با خوردن پیچ و تاب آنها در یک ماراتن سیری ناپذیر رشد می کند. نظارت بیش از حد هنوز فرض من نیست ، اما برای نمایش مناسب می تواند یک روش ایده آل برای تجربه چیزها باشد.
بیشتر از راهنمای تام
منبع: tomsguide.com